آیا به پایانِ دورانِ جنرال دوستم رسیده‌ایم؟

گزارشگر:احمد عمران/ دو شنبه 29 قوس 1395 - ۲۸ قوس ۱۳۹۵

جنرال دوستم سوای این‌که اتهام‌های وارد شده از سوی احمد ایشجی بر او ثابت شود و یا خیر، از منظرِ سیاسی کارش پایان‌یافته به نظر می‌رسـد. جنرال دوستم شاید در طول حیاتِ پُرماجرا و جنجال‌آمیزش بارها از کام مرگ، زنده بیرون آمده باشد؛ ولی این بار چنان در وضعیتِ خطرناکی قرار گرفته mandegar-3که با هیچ‌یک از مواردِ گذشته قابل مقایسه نیست.
بسیاری از تحلیل‌گران باور دارند که دوسـتم به پایان عمرِ سیاسی‌اش در افغانستان رسیده است. هرچند ممکن است در دقیقۀ نودم ورق‌ها برگردند و وضعیت به نفعِ او تغییر کند، اما احتمال چنین رخـدادی بدون شک بسیار دشوار به نظر می‌رسد. مسـلماً عدۀ زیادی از هوادارانِ جنرال، حتا در صورتی که به وسیلۀ دادگاه اتهام‌های وارده بر او ثابت شوند، در صحتِ آن‌ها همچنان مشکوک خواهند بود. اما به همان میزان افرادی که به او نگاهِ خصمانه دارند، حتا در صورتِ برائتِ وی از دادگاه بازهم نسبت به درستیِ اتهام‌های وارده هیچ تردیدی نخواهند کرد و چنین خواهند گفت که: زورِ دادگاه و قوۀ قضاییه به او نرسیده است. چنان‌که برخی کاربران فیسبوک این شوخی را مطرح کرده اند که «کدام بازرس جرأت خواهد داشـت که به نزد جنرال دوستم برای تحقیق برود؟»
گاهی برای سیاست‌مداران اتفاق‌هایی می‌افتـد که حتا در صورت عدم درستی آن، درست‌نما می‌نماید. قضیۀ جنرال دوستم و مخالفِ سیاسی‌اش ایشجی، در حال حاضر از چنین بارِ معنایی‌یی برخوردار است. هرچند که نمی‌توان تا زمان حکم نهاییِ دادگاه در این خصوص داوری کرد، ولی برخوردهای جنرال در گذشته این ظن را علیه او قوت بخشیده که احتمالاً این‌بار نیز جنرالِ کارکشته در وضعیتی نامعلوم دچار خبط و اشتباه شده است.
از جانب دیگر، این گمانه هم دور از تصـور نمی‌نماید که شاید برخی‌ها که جنرال برای‌شان خار چشم به شمار می‌رفت، عمداً چنین نقشۀ ماهرانه‌یی را برای متلاشی کردنِ قدرتِ او کشیده باشند. مگر در عرصۀ سیاست کم اتفاق افتـاده که سیاست‌مداران، نزدیک‌ترین افراد به خود را نیز در پای منافع‌شان قربانی کرده اند؟
سراسر تاریخ جهان، پُر از داستان‌های پُرآبِ چشم از روایت‌های قتل پسر به وسیلۀ پدر، برادر به وسیلۀ برادر، پدر به وسیلۀ پسر و… است. مگر در همین کشور، بارها شاهان و زمام‌داران برای حذف “دیگران” از بدترین شیوه‌های آدم‌کشی و شخصیت‌کشی سود نجسته اند. با این حال، جنرال نیز در وضعیتِ پیش‌آمده بی‌تقصیر نیست، هرچند که او مرتکبِ اشتباهِ ادعاشدۀ آن‌چنانی نشـده باشد.
اشتباه جنرال از همان لحظاتِ آغازِ قضیه که به وسیلۀ رسانه‌های کشور مورد پی‌گیری قرار گرفت، آغاز یافت و تا این دم که جنرال را به سوی سرنوشتِ نامعلوم پیش برده، ادامه دارد. بارها از هوادارانِ جنرال شنیده بودم که او افراد تحصیل‌یافته و فهیم را در اطرافِ خود دارد و در کارهای مهم از آن‌ها طلبِ مشورت می‌کنـد، ولی حادثۀ جوزجان نشـان داد که اطرافیانِ جنرال نیز آن‌گونه که در موردشان گفته می‌شد، مدیرانِ دوراندیش و مدبری نبوده اند.
موضوع دیگر اما توجه خاصِ جامعۀ جهانی به این قضیه است. کشورها و نهادهای بین‌المللیِ زیادی که از متحدانِ استراتژیکِ افغانستان به شمار می‌روند، به شمول امریکا و اتحادیۀ اروپا، خواهان بررسیِ همه‌جانبۀ پرونده جنرال دوسـتم شده اند. کشیده شدنِ پای جامعۀ جهانی در این قضیه با همۀ معایبِ خود، ولی دارای امتیازهای ویژه و منحصر به فرد است.
حداقل نظارت جامعۀ جهانی شاید مانعِ آن شود که برخی‌ها بخواهند با اعمال سلیقه، یک مسالۀ کاملاً حقوقی را به مسأله‌یی شخصی و خانواده‌گی تقلیل دهند. در گذشته چنین مواردی سبب شدند که عدالت به مظلومانه‌ترین شیوه، قربانی خواست‌ها و سلیقه‌های شخصی شود. حداقل این‌بار این فرصت را باید غنیمت شمرد که عدالت در کشور به گونه‌یی تأمین شود که مردم و شهروندان عادیِ این سرزمین احساس کنند که چیزی به نام قانون و عدالت نیز در این کشـور وجود دارد. حداقل برای یک بار هم که شده، مردم رنج‌دیدۀ این کشـور ببینند که اگر معاون رییس جمهوری هم باشی، بازهم ممکن است که تحت پیگردِ قانون قرار بگیری، هرچند که ممکن است اتهام‌ها علیه تو ناشی از توطیه‌یی از قبل برنامه‌ریزی‌شده باشد.
سرنوشت سیاسیِ جنرال دوستم زمانی نگران‌کننـده تشخیص داده شـد که او در تیم انتخاباتیِ تحول و تداوم قرار گرفت و در ترکیبی نامتجانس، با تمامِ نیرو برای پیروزیِ آن تلاش کرد. از آن زمان به بعد، هر لحظه این احتمال وجود داشت که او در مخمصه‌یی گیر بیـفتد که خود را از آن نجات داده نتواند. مسلماً دنیای سیاست، دنیـایی پُر از چال و نیرنگ است که اگر سیاست‌مدار قدم‌های خود را نتواند دوراندیشـانه بردارد، به‌حتم دچار تنزیل و تحقیر خواهد شد.
با این حساب، اولاً امیـدواریم دامن جنرال دوستم از اتهاماتِ وارده پاک باشـد و این پاکی برای مردمِ افغانستان به اثبات برسد. ثانیاً اگر ایشان مرتکبِ جرم و خطایی شده‌اند، نهادهای عدلی و قضایی بتوانند به دور از بازی‌ها و ترفندهای سیاسی، عادلانه و قاطعانه به این پرونده فیصله ببخشند. ثالثاً امیدواریم از این‌پس ساحتِ سیاست در کشور از غایله‌هایی بدین افتضاح و روسیاهی مبـرا گردد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.